atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

دلم نمیاد دلنوشته هامو تو یه دنیای بی در و پیکر رهاشون کنم، ولی از یه طرف هم میگم بذار برن و واقعا رها بشن.

آخرین مطالب

تولد یه پسر ...

چهارشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۳۴ ق.ظ

22 آبانه و تولد علی گلِ من، قربونش برم امسال 12 ساله میشه و برا خودش مردیه، یه مرد کوچیک که دلش خیلی مهربونه!

داشتن یه پسر دوس داشتنی و مهربون ینی خوشبختی که خدا بهم داده و من هم قدرشو میدونم .

خدایا ممنونتم و ازت خواهش میکنم که موفقیت و سلامتی پسرمو روزافزون ببینم بحق این روز بزرگ و وقت عزیز.

92/8/22

نهم محرم الحرام 1435ه ق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۲
ati mon

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی