atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

دلم نمیاد دلنوشته هامو تو یه دنیای بی در و پیکر رهاشون کنم، ولی از یه طرف هم میگم بذار برن و واقعا رها بشن.

آخرین مطالب

سختگیری...

چهارشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۲، ۰۵:۲۵ ب.ظ

بعضی وقتا باید سختگیر بود، میدونما ولی نمیدونم چرا درتوانم نیست!

هرجور فکرشو میکنم و نقشه میریزم ولی بازم نمیتونم عملیش کنم، انگار یکی جلومو میگیره!

تو هر خرابکاری بچه ها فوقش یه تشره که نصفشم باید خندمو کنترل کنم و اصلا نمیفهمم چی دارم میگم!

علی و فاطی امیدوارم سواستفاده تو کارتون نباشه با این اخلاق من.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۰
ati mon

نظرات  (۳)

۱۰ مهر ۹۲ ، ۲۳:۰۴ حمید بهرامی
دقیقا شده مث اخلاق ما ، هر چی سعی میکنیم برای یک روز هم که شده شوخی رو بزاریم کنار نمیشه :)
البته یه مدت ناخواسته رفته کنار...
از حس و حال پستاتون یه جور ناامیدی و خستگی نمایانه تازگیها!
حال خراب ازتون نبینیم حمید آقا، امیدوارم زندگی بکامتون خوش باشه و موفق باشید.
۱۱ مهر ۹۲ ، ۱۵:۳۹ حمید بهرامی
چ کنیم سرکار ، یه مدته زندگی اونجور که میخوام برامون پیش نمیره...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی