atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

دلم نمیاد دلنوشته هامو تو یه دنیای بی در و پیکر رهاشون کنم، ولی از یه طرف هم میگم بذار برن و واقعا رها بشن.

آخرین مطالب

من میتونم...

جمعه, ۸ آذر ۱۳۹۲، ۰۴:۲۱ ب.ظ

خیلی وقته نیومدم سراغت دفتر عزیزم، ازبس سرم شلوغ پلوغه اینروزا!

ولی دلم پیشت بوده.

میخوام خودمو محک بزنم ببینم میتونم اونیو که تو ذهنم هست واقعیش کنم!

دوره میبینم واسه مربی گری و نجات غریقی.

دوس دارم بتونم و مربی میگه از پسش برمیای!

دیروز رکورد گرفت ازم و امیدواررشدم از خودم، حالا دیگه خودمم میگم میتونم.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۰۸
ati mon

نظرات  (۱)

۱۱ دی ۹۲ ، ۲۳:۳۸ حمید بهرامی
همچین هدفی رو هم من هم دارم، یعنی به واقیت تبدیل کردن اون چیزی که در فکرمه، البته مال ما شنا نیست :دی
موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی