atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

دلم نمیاد دلنوشته هامو تو یه دنیای بی در و پیکر رهاشون کنم، ولی از یه طرف هم میگم بذار برن و واقعا رها بشن.

آخرین مطالب

بعد از سی...

جمعه, ۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۲:۴۷ ق.ظ
هرچی آدم سنش بالاتر میره, خیلی از مسایل براش کم اهمییت میشه!
وقتی به چن سال قبل برمیگردم میبینم که چقد مسایل رو پیچیده‌اش میکردم و برای خودم و دیگران سخت میشد!
یه نفر امروز بهم گفت وقتی فکرشو میکنم که 30 رو رد کردم غصه‌ام می‌گیره!
از من بود دلم میخواد همیشه تو این سن بمونم, یه آدم نیمه پخته که تقریبا حساب زندگیش دستش اومده, راهشو بلده و میدونه یکم وقتشو از دست داده و باید بجنبه!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۰۵
ati mon

نظرات  (۲)

۰۷ مهر ۹۲ ، ۲۲:۴۴ حمید بهرامی
از یه لحاظ خوشا بحالتون :
این سنین بین بیست تا سی سالگی برای ما جوانان بد سنیه ...
مراقبمون نباشن به باد فنا رفتیم...
بله تو دوره حساسی هستین وسرنوشت ساز!
امیدوارم راه رو درست برین و آینده رو تضمینی صاحب بشین.
موفق باشین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی