atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

دلم نمیاد دلنوشته هامو تو یه دنیای بی در و پیکر رهاشون کنم، ولی از یه طرف هم میگم بذار برن و واقعا رها بشن.

آخرین مطالب

دوست داشتن...

چهارشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۱۲ ق.ظ

خیلی قشنگه دوست داشتن!

چرا بعضیا نمیخوان این خوشی رو داشته باشن، اگه بفکر گذشته ها نباشیم، اگه اشتباهامونو بپذیریم و یکم خودمونو به بی خیالی بزنیم، میشه همدیگه رو دوست داشت! که خیلی ارزش داره و حس خوبی به آدم میده!


دوست دارم دوست داشته باشم و دوست داشته هامو حفظ کنم از دستِ خیلی چیزا ..مثل امشب..!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۰۳
ati mon

نظرات  (۲)

۰۴ مهر ۹۲ ، ۰۱:۲۳ حمید بهرامی
این نوشتتون خیلی به دل نشست :)
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی