atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

دلم نمیاد دلنوشته هامو تو یه دنیای بی در و پیکر رهاشون کنم، ولی از یه طرف هم میگم بذار برن و واقعا رها بشن.

آخرین مطالب

یه دفتر تازه

چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۳۶ ب.ظ

دلم نمیاد دلنوشته هامو ولشون کنم تو این دنیای بی در و پیکر مجازی!

ولی فکرشو که میکنم براشون بهتره انگار!

تو دفترم باشن هم مثل دلمه، محبوسن یه جورایی!

باخودم گفتم بذار رها بشن و برن، دلنوشتن دیگه شاید رفتن و یه دل بهتر برا خودشون پیدا کردن!

رو کاغذ بمونن میشن کاغذنوشت .

موافقین ۱ مخالفین ۱ ۹۲/۰۵/۱۶
ati mon

نظرات  (۱)

۱۲ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۰۹ حمید بهرامی
دقیقا!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی