atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

دلم نمیاد دلنوشته هامو تو یه دنیای بی در و پیکر رهاشون کنم، ولی از یه طرف هم میگم بذار برن و واقعا رها بشن.

آخرین مطالب

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

خیلی وقته نیومدم سراغت دفتر عزیزم، ازبس سرم شلوغ پلوغه اینروزا!

ولی دلم پیشت بوده.

میخوام خودمو محک بزنم ببینم میتونم اونیو که تو ذهنم هست واقعیش کنم!

دوره میبینم واسه مربی گری و نجات غریقی.

دوس دارم بتونم و مربی میگه از پسش برمیای!

دیروز رکورد گرفت ازم و امیدواررشدم از خودم، حالا دیگه خودمم میگم میتونم.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۲ ، ۱۶:۲۱
ati mon