atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

atimon

تا الان تو دفتر مینوشتم، یه دفتر، دوتا، سه تا.....یه نفر گفت توهم هستی!.. بیان .. شاید تو آخرین دفترم شدی!

دلم نمیاد دلنوشته هامو تو یه دنیای بی در و پیکر رهاشون کنم، ولی از یه طرف هم میگم بذار برن و واقعا رها بشن.

آخرین مطالب

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

بعضی وقتا راه حلی جلو پای یه دوست میذارم که خودم نمیخوام از اون استفاده کنم!

خدا کنه نتیجه بده چون راهی براش نمونده!

زندگیش مث یه ریسمان پوسیدس که فقط چنتا نخش هنوز وصله، پس آخرین راههارو هم باید بره تا بعدها بدهکار دلش نشه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۰۰
ati mon